پفیوزها می آیند ...

دوباره چهار سال گذشت و انتخابات ادبار مجلس شروع شد ...

دوباره از بوق سگ تا سحر خروس خوان صداوسیما عربده می زند ایرانی رای بده ...

دوباره منبریان از آن بالا خطبه می خوانند تکلیف شرعی و امتحان الهی شروع شده و اگر رای ندهید در آخرت باید جوابگو باشید ...

دوباره یک مشت مفت خور که یکدیگر را " پفیوز "صدا می زنند (رجوع به پاورقی) قصد دارند تن لش خود را به ساختمان مجلس بکشند و در آنجا بچرند و حواله ماشین شاسی بلند بگیرند و بعد هم قانونی تصویب کنند که مردم ایران تا سن مرگ و وقتی یک پایشان لب گور است برای آنها جان بکنند و از ثمره کار و تلاش آنها مفت بخورند. همین آقایان یقه گرد و بسته چند ماه پیش قانون بازنشستگی را تا مرز هفتاد سالگی بالا بردند - این پفیوزها هنوز نمی دانند پیرمرد کارگری که ساعتها پای یک دستگاه بزرگ تراش در حال جان کندن است دیگر رمقی برای سواری دادن به آنها ندارد . اینها همه از برکات نمایندگان لش و تن پرور مجلس ایران است که خانواده های خود را به اروپا و آمریکا می فرستند و الاغ زاده هایشان خود را ژن خوب صدا می زنند. نمایندگانی که وقتی یک سرباز بی دفاع و ضعیف آنها را بخاطر رعایت نکردن مقررات راهنمایی و رانندگی که خود وضع کرده اند جریمه می کند و خواهان پایبندی آنها هم به قانون است را سیلی و کشیده می زنند قطعا پفیوز هستند

خلاصه که این روزهای من پر از نفرت است و یک کلام

پفیوزها من رای نمی دهم

پاورقی:

نماینده مجلس : پفیوز خفه شو

یک مداح نماینده مجلس را پفیوز خواند

نماینده مجلس خبرنگاران را پفیوز خطاب کرد

یک نماینده مجلس وزیر خارحه را پفیوز خطاب کرد